مجددد اومدم با رمانم واقعا کی به اندازه ی من زود به زود مینویسه؟؟؟ خب شروع کنیم ناناکو:اقای چیموری چی دارید میگید؟؟ فانتوم:خودت خوب میدونی چی دارم میگم زود بهم بگو ناناکو:واقعا نمیدونم دارید درباره ی چی صحبت میکنید پدر من تو دو سالگیم من و مامانم رو ترک کرده و رفته به خاطر همین من ازش متنفرم پس دستم رو ول کن پسره اشغال اصلا نباید از اولش باهات خوب حرف میزدم فانتوم ناناکو رو گاز میگیره و خونش رو میخوره ناناکو جیغ میکشه ناناکو:خونخوناشامممممم رمانم داره هیجان انگیز میشهه
عروس خانواده ی یگر
معشوقه ی دوران بچگی
ناناکو ,رو ,زود ,چی ,فانتوم ,دارید ,ول کن ,رو ول ,دستم رو ,پس دستم ,کن پسره
درباره این سایت